چرا تاریخ فولاد مهم است؟ از نان گندم تا پنجره فولاد

فولاد را به چه می‌شناسید؟ به میلگرد و تیرآهن و ورق گالوانیزه و فولاد ابزار و فولاد نقره و مانند این‌ها؟ اگر نام فولاد برای شما فقط همین معنا را دارد، پس هنوز فولاد را نشناخته‌اید. اگر فولاد برای‌تان فقط استعاره‌ای است از سرسختی و مقاومت و سنگدلی، یعنی هنوز داستان‌ها و افسانه‌های فولاد را نشنیده‌اید. پس هنوز فولاد را نشناخته‌اید.

بیشتر بخوانید : انواع آهن‌آلات و کاربرد آنها

در این مقاله در فولادشاپ، تاریخ شگفت‌انگیز فولاد را برای شما شرح داده‌ایم تا ببینید این آلیاژ، که روزگاری هدیه‌ای از سوی خدایان بود، چگونه چهره‌ی فرهنگ و تمدن انسانی را برای همیشه دگرگون کرد. همچنین سؤالاتی را پاسخ می‌دهیم که می‌تواند بینش تازه‌ای به خوانندۀ این مقاله، دربارۀ فولاد و تاریخ آهن، بدهد. سؤالاتی مانند:

  • آهن چگونه کشف شد؟
  • اولین معدن استخراج آهن کجا بود؟
  • فولاد چگونه کشف و تولید شد؟
  • فولاد ووتز را چه کسانی اختراع کردند؟
  • تاریخ استفاده از فولاد در ایران به چه دوره‌ای برمی‌گردد؟
  • ارتباط فولاد و قدرت و تاریخ چیست؟
  • نقش فولاد در جوامع انسانی چیست؟
  • تاریخ فولاد پارسی یا فولاد پارتی به چه دوره‌ای مربوط است؟
  • ارتباط فولاد پارسی و فولاد بسمر چیست؟
  • فولاد دمشقی چیست؟
  • ارتباط فولاد دمشقی و فولاد میکروآلیاژی چیست؟

تاریخچه فولاد

چنین بینشی کمک بسزایی می‌کند به شناخت بهتر و بیشترِ ظرفیت‌های مادی و معنوی فولاد برای صنعت‌گران و مصرف‌کنندگان آن. فلزی که تاریخ را به قبل و بعد از خود تقسیم کرد و شیوه‌ی تولید و توسعه را زیر و زبر. فلزی که روزگاری یکی از دلایل برتری تمدن ما در جهان بود و به یکباره ضرباهنگ پیشرفتش در سرزمین مادری از شکوه ابتدایی فاصله گرفت.

آیا ما دوباره می‌توانیم جایگاه تعیین‌کننده‌ای را به دست بیاوریم که زمانی در استخراج و تولید این آلیاژ داشتیم؟ ما در فولاد شاپ معتقدیم که می‌توانیم و در همین مسیر هم گام برمی‌داریم. ایران امروز، با وجود تمام مشکلات و موانع، دهمین تولیدکنندۀ برتر فولاد جهان است و می‌تواند به رتبه‌های بالاتر هم برسد. اما رسیدن به چنین هدف بزرگی نیازمند شناخت دقیق و دوباره‌ی ما از این صنعت است؛ شناخت جایگاه تاریخی‌مان در صنعت فولاد، داشتن نگاه به‌روز و علمی به فناوری استخراج و تولید فولاد، داشتن سیاست‌های تولیدی یکپارچه و هدفمند و همکاری دولت با تولیدکنندگان و فعالان عرصۀ فولاد، به جای مانع‌تراشی و کارشکنی. شناختی که لازمه‌ی پیشرفت است و ارز‌ش‌های تازه‌ای را تعریف می‌کند که متضمن گام برداشتن در مسیر صعود، بازپس‌گیری شکوه گذشته، و به ‌دنبال آن، موفقیت‌های مالی چشمگیر برای صنعت فولاد و اقتصاد کشور عزیزمان است.

 اگر به شنیدن داستان اجسام بی جانی علاقه‌مندید که زبانی برای سخن گفتن ندارند اما سخن برای گفتن زیاد دارند، این مقالۀ فولادشاپ را تا انتها بخوانید.

داستان اولین معدن آهنِ جهان

از آسمان آهن می‌بارد

تاریخچه پیدایش فولاد

وقتی ارنان کورتز، سردار اسپانیایی فاتح امپراتوری آزتک در قاره‌ی امریکا، از رؤسای این قبیله می‌پرسید «خنجرهای‌تان را از کجا می‌آورید؟» آن‌ها فقط به آسمان اشاره می‌کردند. آن‌ها راست می‌گفتند. امروز به‌روشنی می‌دانیم که انسان‌های ماقبل تاریخ، قبل از این که کاربرد کانی‌های سطح زمین را یاد بگیرند، از آهن شهاب‌سنگی استفاده می‌کردند. اقوام شرقی پیش از تاریخ هم ظاهراً اعتقاد مشابهی داشتند؛ واژه‌ی سومری An.Bar، کهن‌ترین لفظی که بر آهن دلالت می‌کند، با نشانه‌های «آسمان» و «آتش» نوشته می‌شود که معولاً به «فلز آسمانی» یا «ستاره_فلز» ترجمه می‌شود. مصری‌ها برای دوره‌ای طولانی‌ فقط آهن شهاب‌سنگی را می‌شناختند. متنی متعلق به تمدن هیتی‌ها از قرن چهاردهم پیش از میلاد به دست آمده است که بیان می‌کند هیتی‌ها از «آهنِ سیاهِ افتاده از آسمان» استفاده می‌کردند.

این حقایق نشان می‌دهد که آهن در ابتدا هدیه‌ای بود که از آسمان نازل شد تا چهره‌ی زندگی زمینی را برای همیشه دگرگون کند. مثل بسیاری از اندیشه‌های بنیادین و انقلابی انسان که با نگاه به آسمان متولد شدند، آهن هم هدیه‌ای آسمانی بود. به گواه میرچا الیاده، اسطوره‌شناس پرآوازه، انسان از زمانی که راست ایستاد، از شرایط ویژه‌ی نخستی‌ها فراتر رفت، آسمان را کشف کرد و خود را در فضای متفاوتی یافت و وضعیت تازه‌ای از لحاظ اندیشه‌ای در جهان پیدا کرد.

در ادامه، قدری درباره‌ی اهمیت اساطیری آهن و آهنگر و نقش تأثیرگذار این فلز گران‌بها در  پیشرفت انسان می‌گوییم تا تصویر روشن‌تری از اهمیت این عنصر تأثیرگذار بر فرهنگ بشر ارائه کنیم و سپس به بررسی روند تکامل صنعت فولاد در پهنه‌ی تاریخ جهان می‌پردازیم.

 اهمیت ویژۀ آهن و آهنگری در جوامع اولیه: آهنگران مقدس 

 

تاریخچه استفاده از فولاد

آهن بسیار پیش‌تر از آن کشف شده بود ‌که در حدود 1300 ق.م به شکل وسیع و کاربردی استفاده شود و ارزش بسیار زیادی، همتراز طلا و نقره و حتی بالاتر از آن‌ها، داشت. برای مثال، در متن لوحِ قانون حمورابی در دو هزار سال قبل از میلاد، ارزش آهن هشت برابر بیشتر از نقره و معادل سه ربع قیمت طلا ثبت شده است. یکی از دلایل این ارزش ویژه، ارتباط آهن با سنگ آسمانی مقدس، یعنی شهاب‌سنگ‌، بود که تقدس و جایگاه والایی به آن می‌بخشید. در این دوره آهن کمیاب بود، و مانند طلا گران‌بها، و کاربرد آن عمدتاً عبادی بود.

آغاز مرحله‌ی تازه‌ای در تاریخ نوع انسان، نیازمند کشف دانش ذوب کانی‌ها بود. برخلاف مس و مفرغ، که تا مدت زیادی در انحصار خطه و مردمان خاصی بود، استخراج و ذوبِ آهن، خیلی زود جنبه‌ی صنعتی و فراگیر پیدا کرد. همین که راز ذوبِ آهن مغناطیسی، یا همان هماتیت، کشف شد، دیگر مشکلی در به دست آوردن مقادیر زیاد آهن وجود نداشت. چراکه این لایه‌ها بسیار غنی بودند و عمل‌آوردن آهن به‌دست‌آمده از آن‌ها آسان بود. اما عمل‌آوردن آهن زمینی مانند تصفیه‌ی آهن شهاب‌سنگی نبود و با ذوب مس و مفرغ هم تفاوت داشت.

درست پس از اختراع کوره‌های ذوب‌آهن و به‌خصوص پس از کامل شدن فن «سخت کردن» فلز، یعنی به نقطه‌ی گداخت (ذوب) رساندن، بود که آهن جایگاه بسیار مهمی یافت. نحوه‌ی ذوبِ آهن زمینی، این فلز را برای استفاده‌ی روزمره آماده ساخت و تاریخ بشر را برای همیشه متحول کرد.

این اتفاق تاریخی، پیامدهای دینی مهمی داشت. غیر از قداست آسمان که در شهاب سنگ‌ها جاری بود، قداستِ زمینی خاک هم آهن را در برگرفت و به دامنه‌ی نقش و جایگاه قدسی آهنگران نیز افزود؛ فلزات در آغوش زمین رشد می‌کنند. از طرفی، غارها و معادن به زهدان مادرزمین تشبیه می‌شدند و بنابراین کانی‌هایی که از معادن استخراج می‌شدند، به نوعی جنین‌های مادرزمین بودند. آن‌ها آهسته، آهسته‌تر از گیاه و حیوان، رشد می‌کردند و در تاریکی دل زمین «می‌رسیدند». زایمان طبیعی کانی‌ها به وسیله‌ی مواد مذاب رخ می‌داد. آن‌ها آن قدر در دل زمین می‌ماندند تا وقتش برسد و با مواد مذاب به سطح زمین برسند و متبلور شوند. فقط در این صورت و با صرف زمان کافی بود که کانی‌ها به فلزات رسیده و «کامل» تبدیل می‌شدند. پس استخراج آن‌ها از دل زمین، عملی بود پیش از موعد.

این اعتقادات نتیجه‌ی شگفت‌انگیزی به همراه داشت؛ معدنچیان، در سراسر دنیا، به شعائری عمل می‌کردند که شامل طهارت، روزه گرفتن، مراقبه، عبادت و اعمال سرّی بود. معدنچیان می‌بایست به شکلی تخطی‌ناپذیر عزلت گزینند. آن‌ها در آیین‌های مذهبی عمومی شرکت نمی‌کردند. چرا که آن‌ها با عنصر مقدسی تماس داشتند که قداستی عمیق‌تر و خطرناک‌تر از شعائر آیینی عمومی داشت. معدنچی با ورود به قلمرویی که به‌حق به انسان تعلق نداشت، خطر می‌کرد: جهان زیرِ زمین، جایی بود با رازهایی مربوط به آبستنی آهسته‌ی کانی‌ها که در رحم مادر زمین اتفاق می‌افتاد. همه‌ی اسطوره‌های کانی‌ها و کوه‌ها، پری‌ها، جن‌ها، بچه شیطان‌ها و ارواح و اشباح بی شمار، تجلیات متعدد حضور مقدسی بودند که معدنچی با راهیابی به لایه‌های زیرین زمین با آن‌ها مواجه می‌شد.

کانی‌ها انباشته از این قداست تاریک به کوره‌ها برده می‌شدند. سپس دشوارترین و خطرناک‌ترین بخش کار آغاز می‌شد. صنعتگر جای مادرزمین را می‌گرفت و، به یاری آتش، رشد کانی‎ها را شتاب می‌بخشید. به همین دلیل، در جوامع ابتدایی باور بر این بود که گدازگران و آهنگران، همراه با ساحران و جادوگران و شَمَن‌ها، اربابان آتش هستند. ویژگی دو پهلوی فلز_کانی‌ها که انباشته از نیروهای مقدس و شیطانی‌ بودند، به آهنگران هم منتقل شد و در نتیجه آنان بسیار مورد احترام، و در عین حال ترسناک بودند. به همین دلیل هم طرد می‌شدند و حتی گاهی تحقیر می‌شدند.

جایگاه اجتماعی و مذهبی آهنگر

آهنگر معمار و هنرمند خدایان بود و با ساخت سلاح‌های آهنی و اشیاء و ابزارهای مختلف، یاور آن‌ها محسوب می‌شد. همچنین همواره میان پیشۀ آهنگری با علوم خفیه و هنرهای آواز، رقص و شاعری رابطه‌ی نزدیکی وجود داشته است. چیرگی آهنگران بر آتش، نیرویی فراانسانی و مقدس به آن‌‌ها اعطا می‌کرد و به همین دلیل هم مردم تمدن‌های کهن، این نیروی فراانسانی را می‌ستودند. آهنگر به‌سبب تماس با آتش، ماهیتی آتشین داشت و قدر و منزلتی فراتر از دیگران. آهنگر جادوگر یا کیمیاگری بود که وجود خود را به آتش سپرده بود. آتش نیز آلودگی تن و جان را از او می‌زدود و پاکی و تقدس را بر او ارزانی می‌داشت. همچنین ماهیت آهنگری یعنی تغییر شکل‌دادن اجسام و ساخت اشیاء، قدرتی جادویی در جابه‌جا کردن نیروها به آهنگر می‌بخشید. با این پیش‌زمینه، بار دیگر به اهمیت حماسه‌ی کاوه‌ی آهنگر و اهمیت آهنگر بودن او در حماسه‌ی ملی‌مان بیندیشید. این جایگاه به‌قدری مهم بود که به استناد منابع تاریخی متعدد و باورهای اساطیری، پرچم ایران تا زمان ساسانی در واقع همان پیشبند چرمین کاوه بود که آن را با سنگ‌های قیمتی می‌آراستند و معتقد بودند که درفش کاویانی در جنگ‌ها پیروزی بخش و خوش یمن است.

ارتباط فولاد و قدرتِ اقتصادی و سیاسی: تلاش برای دستیابی به متالورژی

 

ذوب آهن در مخزن فولاد بسمر

بعد از کشف معادن زمینی و اختراع کوره‌های ذوبِ آهن، دغدغه‌ی تازه و عصر جدیدی پا می‌گرفت. تمدن‌های اولیه به دنبال راهی برای بهبود خواص آهن استخراج‌شده بودند. در دمای بالا، آهن کربن را به خود جذب می‌کند و از این آهن کربن‌دار، چدن به دست می‌آید. چدن در مقایسه با آهن معمولی مقاومت بسیار بیشتری در برابر فشار و حرارت و ضربه دارد. اما عیبش این است که به دلیل مقادیر کربن نسبتاً زیادی که دارد، بسیار شکننده و ترد است. تمدن‌های کهن در تکاپوی دست‌یابی به روشی بودند که به وسیله‌ی آن آلیاژهای مرغوب‌تری تولید کنند. سرانجام در اواسط هزاره‌ی اول قبل از میلاد، در جنوب هند، فولاد ووتز متولد شد. هندیان پیشتاز ساخت این نوع جدید از آلیاژ فولاد بودند و این تحول بزرگ، تمدن آن‌ها را تا زمان حمله‌ی نادرشاه از گزند دشمن حفظ کرد. این جا با نکته‌ی تاریخی درخشان و مهمی مواجه می‌شویم که ارتباط تنگاتنگ فولاد و قدرت و تاریخ را نمایان می‌کند و نباید از آن غافل شد: هر نوع پیشرفتی در زمینه‌ی ساخت آلیاژ فولاد، در تمام ادوار تاریخ، منجر به قدرت گرفتن و برتری تمدن‌ها شده است. برای مثال دستیابی به دانش ساخت فولاد ووتز، منجر به ساخت فولاد دمشقی شد و این آلیاژ بی نظیر، امپراتوری امویان و عباسیان را به شکل چشمگیری گسترش داد و بازیگر اصلی نبردهای خونین صلیبی میان مسلمانان و مسیحیان بود. نامی که شنیدنش لرزه بر اندام دشمنان می‌انداخت و تا همین امروز آن را یکی از چهار دستاورد بزرگ تاریخ متالورژی می‌دانند.

نمونه‌ی دیگر این تأثیرگذاری، دانش ساخت فولاد پارسی یا پارتی است که زمانی که از ایران به چین منتقل شد، یکی از اعصار طلایی امپراتوری چین را رقم زد. چینی‌ها به پشتوانه‌ی تجربیاتی که به واسطه‌ی واردات فولاد پارتی در قرن سوم میلادی به دست آورده بودند، شیوه‌ی جدیدی را برای ذوب و ساخت آلیاژهای فولادی اختراع کردند که به نوعی جد شیوه‌ی بسمر محسوب می‌شود که در قرن نوزده در انگلستان ثبت اختراع شد. فرایندی که زمینه‌ساز تحولی عمیق و بزرگ در تاریخ بشر بود: یعنی ریل‌کشی خطوط راه‌آهن. به واسطه‌ی اختراع فرایند بسمر، توسط دانشمندی به همین نام، در بحبوحه‌ی انقلاب صنعتی بود که امکان تولید گسترده‌ی فولاد فراهم شد و این آلیاژ را در ساخت ریل راه آهن به کار بردند که خود جرقه‌ی مهمی بود برای ورود به عصر ارتباطات. فرایند بسمر نه تنها عرضه، که تقاضای فولاد را هم گسترش داد و به نوعی زمینه‌ی تحولات عظیم اقتصادی و اجتماعی را در سطح جهان فراهم کرد. البته این تحول نیمه‌ی تاریکی هم داشت. تولید گسترده‌ی فولاد با کیفیت، باعث شد که ساخت سلاح‌های جنگی و توپ و ادوات سنگین نیز رشد بی سابقه‌ای داشته باشد و نتیجه‌ی این پیشرفت وقوع جنگ‌های جهانی بود.

فولاد دمشقی و سفینه‌های امریکایی

 

تصویر تاریخی فولاد دمشقی

کار تأثیرگذاری فولاد بر تاریخ جهان به همین جا ختم نشد؛ پس از جنگ جهانی و ورود به دوران جنگ سرد، تب پیشرفت علمی سراسر اروپا و امریکا را فراگرفته بود و قدرت‌های جهانی را درگیر رقابتی بی مانند کرده بود. در این دوران، تولید فولاد نسل جدید آغاز شد. یعنی فولاد ریزآلیاژ یا میکروآلیاژ که در واقع به‌نوعی هم‌خانواده‌ی مدرن فولاد دمشقی است. این نوع جدید فولاد که به آن Aerospace steel می‌گویند، در ساخت سفینه‌های فضایی کاربرد دارد. حسرت‌بار و زیباست که تکنولوژی این نوع فولاد، الهام‌گرفته از فولاد دمشقی است. دلیل زیبا بودن این پیوند هویداست ولی دلیل حسرت‌بار بودنش هویداتر؛ امروزه هیچ شناخت روشنی از چگونگی فرایند تولید فولاد دمشقی نداریم و شاید در عمل تا حدودی از این نکته غافلیم که دانش ساخت فولاد تا چه اندازه بر پیشرفت اقتصادی و اجتماعی جوامع مؤثر است. صنعت فولاد بدون شک یکی از اصلی‌ترین صنایع کشور ما محسوب می‌شود برای افزایش تولید ناخالص داخلی و رهایی از اقتصاد نفتی. روزگاری فناوری فولاد پارسی، اقتدار ما را در برابر امپراتوری‌های بزرگ زمانه، مثل یونان و روم، حفظ می‌کرد و انتقالش به کشوری مثل چین، اعصار طلایی آن را رقم می‌زد. با این حال حسرت خوردن ما را به جایی نمی‌رساند. آینده همیشه روشن است و این روشنایی با چراغ علم و دانش و ایمان برقرار می‌ماند.

جمع‌بندی: فولاد، فرشته‌ی مرگ و زندگی

 

شمشیر فولادی کاتانا

فولاد هم، مثل هر پدیده‌ی تأثیرگذار دیگری، هم می‌تواند زندگی‌بخش باشد و هم قاتل. این همیشه به انتخاب، نیاز و به وجدان بشر بستگی دارد. فولادِ کاتانای سامورایی‌های ژاپن را طوری می‌سازند که دشمن را نه زخمی، که قطعه‌قطعه و مثله کند. از طرفی ما پنجره فولاد را می‌سازیم تا قلب‌های پاره‌پاره را وصله کند. پنجره‌ای که امید دل‌هایی است که شرم حضور دارند اما نیازمند مأمن و ملجئی هستند برای پناه بردن. فولاد هم می‌تواند نان گندم بدهد، هم توپ جنگی. این ما هستیم که انتخاب می‌کنیم. اما آنچه مسلم است این واقعیت است که ملتی که به استعدادها و توانایی‌هایش بی تفاوت باشد، به خودش مدیون است و شاید این دین به خویش، در زمره‌ی بزرگ‌ترین گناهان و اشتباهات تاریخی بشر باشد.

به امید روزی که با اتکا به دانش و استعداد و نعمت‌های خدادادی‌مان، به خودمان مدیون نباشیم.

منابع:

https://worldsteel.org/steelstory/

تاریخ اندیشه‌های دینی از عصر حجر تا اسرار الئوسیس، میرچا الیاده

کانی‌شناسی در ایران قدیم، مهندس محمد زاوش

اسرار انجمن‌های محرمانه، رنه آللو

فتوت‌نامه‌ی آهنگران، ایرج افشار

امتیازدهی
Share on twitter
Twitter
Share on linkedin
LinkedIn
Share on whatsapp
WhatsApp

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اسکرول به بالا